عکسهایی که در این 7سال از پرندگان گرفته را نشان میدهد. اگر عکس این پرندگان را در سایت یا از نزدیک میدیدم تصور میکردم همگی گنجشک هستند. اما مرتضی کشاورز که از سال93کار پرندهنگری را با گرفتن عکسی از «سبزقبا» شروع کرده است،نامی تخصصی برای هر پرنده بهکار میبرد. او دستش را روی یکی از عکسها میگذارد و میگوید این پرنده «بال لاکی» است. پرندهای که سالها در شهرمان مشاهده نشده بوده و او در سال95بعد از 11سال آن را دید و در سایت بین المللی (Ebrid.org)ثبت کرد.
او رکوردهای دیگری هم مانند ثبت پرنده سنگ چشم، دمدراز و چرخ ریسک تورانی را در کارنامه خود دارد. کشاورز علاوه براین رکوردها جایزه دکتر درویش دانشگاه فردوسی در سال98 را هم بهدلیل ایده تولید سختافزار و نرمافزار با کاربرد زیستشناسی از آن خود کرده و همچنین در طرح شهاب که لیگ ایدهپردازی در دانشگاه فردوسی است توانسته مقام اول ایدهپردازی را کسب کند. او کارشناسی آیتی، کارشناسی محیطزیست و کارشناسیارشد زیستشناسی دارد. همچنین یکی از اعضای تأسیسکننده اولین باشگاه رسمی پرندهنگری در شرق کشور است. کشاورز متأهل است و دو دختر دارد که گاهی آخر هفتهها، هم به منظور استفاده از طبیعت و هم پرندهنگری دستهجمعی به دل طبیعت میزنند. در حال حاضر هم کارهای پژوهشیاش را به سمت خزندگان برده که به گفته خودش پدربزرگ پرندگان هستند. با این هممحلهایمان که در محله سرافرازان ساکن است گپو گفتی داشتیم تا بیشتر با دنیای پرندگان و پرندهگری آشنا شویم.
مرتضی در سال65 در یکی از محلههای قدیمی مشهد به دنیا آمده است. پدرش در آن روزها کارمند وزارت نیرو بوده است و مادرش خانهدار. دنیای کودکی مرتضی با درسخواندن و عکاسی غیرحرفهای گره خورده است. او در دوران مدرسه با رایانه آشنا شده و عاشق برنامهنویسی میشود. همان روزها تصمیمش را میگیرد که این رشته دانشگاهی را ادامه بدهد. او درباره کودکی و نوجوانیاش میگوید: «سال دوم راهنمایی بودم که با رایانه و برنامهنویسی آشنا شدم. در آن زمان تصمیم گرفتم که در آینده آیتی بخوانم و به همین دلیل رشته دانشگاهیام را بر همین اساس انتخاب کردم. بعد از فارغالتحصیلی هم در زمینه برنامهنویسی فعالیت داشتم و اکنون کار و درآمدم از همین رشته است. اما بعد از اینکه با پرندهنگری آشنا شدم دوباره کنکور دادم و رشته محیطزیست خواندم و ارشد هم زیستشناسی خواندم.» او در دوره نوجوانی با پولهایش دوربینی خریده و گاهی عکاسی انجام میداده و به طور غیرحرفهای کوهنورد هم بوده است.
سال 93برای کشاورز شگفتانهای به همراه داشت. «محسن وجدانی»دوست و همکارش که عکاس طبیعت بوده است او را به عکاسی از طبیعت تشویق میکند و این امر در نهایت سبب میشود تا او به سمت پرندهنگری و طبیعتگردی برود. در اینباره خودش میگوید: «اتفاقی که برای بسیاری از همنسلهای ما میافتد، این است که زود بزرگ و زود پیر میشویم. قبل از 30سالگی به این نتیجه رسیدم که این همه زیاد کار کردنم چندان فایدهای ندارد. شاید درآمد مالی برایم به همراه داشته باشد، اما رضایت کافی از خودم ندارم. به این نتیجه رسیدم که همه چیز کسب درآمد نیست و باید به فکر علاقهمندیهای دیگر هم در زندگی بود.» او به این نتیجه میرسد که زندگی باید چیزی بهجز کسب درآمد باشد. بعد از آن، آشنایی با طبیعت و عکاسی از آن، راهی برای جدایی از روزمرگیهایش میشود. تا اینکه در سال 93با دوستی که در زمینه عکاسی طبیعت فعالیت داشته است آشنا میشود.
او میگوید: «مثل بسیاری دیگر از مردم نه علاقهای به حوزه پرندگان داشتم و نه آنها را میشناختم. نهایت شناختم از پرندگان گنجشک، کلاغ، عقاب و اردک بود در حالی که در ایران 556گونه پرنده وجود دارد. دوستم پیشنهاد عکاسی از طبیعت را داد و با پیشزمینهای که در گذشته داشتم به سراغ عکاسی رفتم. در همین سال بود که در اطراف مشهد برای اولینبار از پرندهای عکاسی کردم. بعد از عکاسی خواستم بدانم اسم این پرنده چیست؟باز هم از طریق همان دوستم وارد یک گروه تلگرامی که کار شناسایی پرنده را انجام میدادند شدم. در آن گروه همه عکسهایی را که از پرندگان میگرفتند برای شناسایی میگذاشتند.» گروهی که کشاورز عضو میشود او را با دنیای پرندگان آشنا میکند و این جرقه بزرگی بوده که از سمت عکاسی طبیعت به سمت عکاسی از پرندگان تغییر مسیر بدهد.
انگار پرندهنگری همان حلقه گم شده زندگی مرتضی بوده که آن را بعد از سالها پیدا کرده است. او میگوید: « بعد از عکاسی از آن پرنده بود که به سمت دنیای پرندگان و تنوعی که در این زمینه وجود دارد کشیده شدم. البته این را هم باید بگویم که پرندهنگری با پرندهشناسی بسیار تفاوت دارد. گاهی این دو با هم اشتباه گرفته میشوند. پرندهنگری لذت مشاهده پرندههای آزاد در محیطهای طبیعی و نگاه کردن صرف پرندگان است. پرندهنگر میتواند با یک دوربین دو چشم و یا حتی بدون دوربین و بینیاز از عکاسی کار پرندهنگری را انجام بدهد. تفاوت آن با پرندهشناسی این است که پرندهشناسی یک شاخه از علم زیستشناسی است. درباره فیزیولوژی، رفتار و ویژگیهای خاص پرندگان مانند آناتومی و تشریحشان صحبت میکند.»
کشاورز معتقد است کار پرندهنگری زمانی ارزش دارد که پرندهنگر در راستای حفاظت از پرندگان قدمی بردارد. او برایمان توضیح میدهد: پروژههای داوطلبانهای که در زمینه حفاظتی پرندگان انجام میشود، جمعآوری اطلاعات و... است که ارزش پرندهنگری را افزایش میدهد. در غیراین صورت پرندهنگری کاری فردی و بیاثر برای پرنده است. اما هنگامی که به سمت حفاظت از پرنده میرود آنجاست که ارزش کار پرندهنگری نمایان میشود.
شاید بسیاری از شما تصور کنید که کشاورز چه زمانی پرندهنگری را انجام میدهد؟ شاید هم با خودتان تصور کنید او کاری نداشته به همین دلیل پرندهگری را دنبال کرده است. اما همانطور که از ابتدای گفتوگویمان هم اشاره کردیم او در زمینه برنامهنویسی رایانه فعالیت داشته و دارد. او میگوید: در روز 16تا17ساعت کار میکنم. اینطور نبوده که شاغل نبودم و پرندهنگری را شروع کرده باشم. پرندهنگری را در کنار کار اصلیام شروع کردم. از آخر هفتهها که اوقات فراغتی داشتم برای پرندهنگری استفاده کردم در حال حاضر هم کار پرندهنگریام آخر هفتههاست. البته ناگفته نماند به دلیل سنگینی حجم کاری که دارم کمتر توانستهام برای دیدن پرندگان از استان خودمان خارج شوم.
تنوع زیستگاهی پرندگان در کشورمان آنقدر متنوع است که حتی نمیتوانید تصورش کنید. کشاورز درباره تنوع پرندگان در کشورمان توضیح میدهد: «فون (فهرست حیوانات منطقه) جانوری و پرندگان کشورمان از سه فون مهم جانوری تأثیر گرفته است. یک فون پرندگان قسمت شمال ایران که از پرندگان اروپا تأثیر گرفتهاند و منشأ پرندگان این ناحیه پرندگانی بودند که از سمت غرب کشور آمدند. در جنوب شرقی ایران فون پرندهها ناشی از فون پرندگان هندوستان است و در جنوب غربی کشورمان از فون پرندگان آفریقا و شبه جزیزه عربستان تأثیر گرفتهاند. در شمال ایران جنگلها، در مرکز زیستگاه کویری و در جنوب ایرانی زیستگاه کنار اقیانوسی داریم؛ بنابراین باتوجه به تنوع زیستگاه در کشورمان میتوانیم انواع پرندگان را مشاهده کنیم.» آن طور که کشاورز میگوید در کشورمان 556گونه پرنده داریم.
مشغله کاری این پرندهنگر سبب شده تا بیشتر در استان خراسان قدیم برای پرندهنگری اقدام کند. صحبت از ظرفیت استان و تنوع پرندگانش که میشود کشاورز اشاره میکند: «استان خراسان قدیم ظرفیتهای بسیار خوبی برای پرندهنگری دارد. خوشبختانه در استان خراسان زیستگاه کویری، کوهستانی، جنگلهای اُرس و همچنین زیستگاههای تالابی داریم که نزدیک مشهد است. در این سالها از درگز تا بردسکن را رفتهام.» ناگفته نماند برای آن دسته که دوست دارند پرندهنگری را شروع کنند شهر خودمان هم ظرفیتهای خوبی دارد. در این زمینه کشاورز توضیح میدهد: «در مشهد کوههای سمت جنوب شهر را داریم که زیستگاه کوهستانی است و بوستانهای بزرگی مانند ملت، بهار و باغ وکیلآباد که زیستگاههای باغی و جنگلی محسوب میشوند. سمت شمال مشهد کشفرود را داریم که متأسفانه زیستگاه آلوده است با وجوداین زیستگاه تالابی محسوب میشود که پرندگان منحصر به خودش را جذب میکند.» او امیدوار است که ساماندهی کشفرود بستری مناسب برای پرندگان تالابی و جذب آنها باشد.
دیدن یک پرنده که تنها در یک محدوده خاص زندگی میکند سبب میشود که پرندهنگران از سراسر کشور به آن نقطه بروند و این امر مسافرت و طبیعتگردی را به دنبال دارد. در این زمینه کشاورز توضیح میدهد: «هر چند امسال کرونا محدودیتهای بسیاری را برای پرندهنگرها ایجاد کرد اما تا قبل از آن مسافرتهای بسیاری بر همین اساس شکل میگرفت. به عنوان مثال یک گونه خاص در یک نقطه از ایران مشاهده و گزارش میشود. پرندهنگرها از تمام ایران به آنجا میآیند که ببینند و در چک لیستشان اسم پرنده را بنویسند.»
کشاورز اشاره میکند که اگر به دنبال هر پرندهای باشیم کافی است بدانیم که نیاز به چه زیستگاهی دارد. بر همان اساس مسافرت هم شکل میگیرد. اگر دنبال پرندگان جنگلی هستیم باید به سمت جنگلهای شمال برویم مانند چرخریسک سرابی یا چرخ ریسک دم دراز. پرندهها درست است که پرواز میکنند، اما اگر زیستگاهشان عوض شود دچار مشکل میشوند. بنابراین در زیستگاههای محدود زندگی میکنند. پرندهای را به شکل خاص تنها در یک زیستگاه میتوانید ببینید؛ زیرا سازگاریهایی که دارد تنها در همان منطقه است و بردنش به یک منطقه دیگر موفقیتآمیز نخواهد بود و دچار مشکل خواهد شد.
باللاکی پرندهای است که از سال 1384در شهرمان مشاهده نشده بود. تا اینکه چند سال قبل کشاورز این پرنده را مشاهده و حضورش را در شهرمان گزارش میکند. او میگوید: «از سال 1384باللاکی در شهرمان دیده نشده بود تا سال 1395که آن را دیدم و گزارش کردم. این پرنده در دستههای بزرگ وارد شهرمان شده بود و آنطور که شمارش میکردیم بالای هزار باللاکی در شهرمان بودند.» کشاورز عکسی را که از باللاکی در آن سالها گرفته است نشان میدهد. پرنده کوچک رنگی بسیار زیبایی است. به آن روزهایی فکر میکنم که این پرندگان زیبا در دستههای بزرگ در بولوار وکیلآباد حضور داشتند. غبطه میخورم که چرا دقیقتر به محیط اطرافم نگاه نمیکنم. شاید هم دستههای بزرگ آنها را هنگامی که روی درختان حاشیه مترو نشسته بودند دیدهام و تصور کردهام گنجشکها هستند.
یکی از کارهایی که پرندهنگرهها انجام میدهند رصد پرندگان در مسیرهای مهاجرتیشان است. البته هر پرندهنگر در منطقه خودش پرندگان را رصد دائم میکند. کشاورز میگوید: «یکی از خوبیهای شبکههای مجازی برای ما پرندهنگرها این است که از این راه با یکدیگر ارتباط داریم. متوجه میشویم که چه پرندهای در کدام نقطه آمده و اگر احساس کنیم این پرنده در مسیر مهاجرتیاش به شهرمان نمیآید به شهری که رصدش کرده میرویم. این همان طبیعتگردی و مسافرت براساس پرندههاست.» کشاورز دوبار برای دیدن پرندگان کارش را تعطیل کرده و رفته است. یکبار برای دیدن پرنده «میوهخوار» به ورامین رفته و عکاسی کرده و بار دیگر برای دیدن پرندهای دیگر به 11کیلومتری مرز افغانستان رفته است.
هنگامی که دور از طبیعت و پرندهنگری باشد حال روحیاش هم چندان خوب نیست. به عبارت خودمانیتر انرژی ندارد و سرحال نیست. اما همین که پایش را به طبیعت میگذارد و پرندهنگری را انجام میدهد تا چند هفته سرحال است و برای کارهایش انرژی دارد. این پرندهنگر برایمان توضیح میدهد: «زمانهایی که به هر دلیل آخر هفتهها را به طبیعت نمیروم حالت گم شدهای دارم. همسرم میداند که اگر به طبیعت بروم و پرندهای را ببینم حال روحیام خوب است.
به هر حال با تمام سختیهای که وجود دارد اگر بخواهیم کاری را انجام بدهیم حتی در شرایط سخت اقتصادی هم میتوانیم آن را انجام بدهیم.» کشاورز مدتی است عکاسی حرفهای از پرندگان را کنار گذاشته و بیشتر پرندهنگری میکند. خودش در اینباره معتقد است: «عکس گرفتن به طور معمول به عنوان ثبت یک پرنده و برای گزارش امری مرسوم است که آن را همه پرندهنگرها از جمله من انجام میدهیم، اما در عکاسی حرفهای درگیر نور، زاویه و... میشوم و از دیدن پرنده و لذت بردن از آن غافل میشوم. چرا؟ زیرا میخواهیم یک عکس بگیریم. از اینرو عکاسی حرفهای را کنار گذاشتهام تا بیشتر به دیدن پرنده دقت داشته باشم.» این پرندهنگر دو سال و نیم است که دیگر عکاسی حرفهای را کنار گذاشته است. به طور کلی برای پرندهنگری لازم نیست به نور، زاویه، قاب و...دقت کند، اما برای عکاسی از پرندگان نیاز است که در همه این موارد دقت لازم را داشته باشد.
اگر فردی علاقه دارد و میخواهد کار پرندهنگری و عکاسی از آنها را شروع کند نیاز به دوربین خاصی ندارد. میتواند از دوربینهای سوپر زوم مارکهای مختلف دوربین استفاده کند. کشاورز هنگامی که این کار را شروع کرده یک دوربین DSLRو لنز تله داشته است. او در اینباره برایمان توضیح میدهد: «در حال حاضر دوربین سوپر زوم دارم که خیلی حرفهای نیست و فقط میتوان با آن بسیار زوم کرد و از پرنده عکس گرفت.» او معتقد است برای پرندهنگر شدن لازم نیست تجهیزات خاصی داشت یا به شهرهای دور سفر کرد، بلکه اگر از پنجره اتاقمان هم با دقت به گنجشکها و قمریها نگاه کنیم متوجه تفاوت آنها حتی از روی صداهایشان میشویم.
تورهای بسیاری در شهرمان برگزار میشود، اما شاید کمتر تور پرندهنگری به گوشتان خورده باشد. این کار به تنهایی یکی از شاخههای اکوتوریسم در دنیا محسوب میشود و طرفداران خاص خودش را دارد. کشاورز میگوید: «در تمام کشورهای دنیا تور پرندهنگری وجود دارد. در کشورمان کمتر شاهد این اتفاق هستیم.» کشاورز اما خودش یکبار تور پرندهنگری برای جنوب را برگزار کرده است. او در این زمینه توضیح میدهد: «بسیاری دوست دارند برای پرندهنگری اقدام کنند، اما راه آن را نمیدانند. در سفری که به جنوب داشتم، توری برگزار کردم. بدین شکل گروهی که تمایل به پرندهنگری داشتند همراهم شدند و از دیدن پرندگان لذت بردند.» بیشک تقویت تور پرندهنگری میتواند به افراد بومی و محلی منطقه از نظر اقتصادی کمک کند. در این زمینه کشاورز میگوید: «پرندهای داریم که فقط خاص کشورمان است و در مرکز ایران زندگی میکند به نام «زاغبور» یا «بور مرغ». دامنه پراکنش این پرنده در منطقه توران در سمنان تا دشت داخلی بردسکن است. روستایی در سمنان به نام «ده بالا» در فصل مشاهده زاغبور یک جشنواره به نام همین پرنده برپا میکنند. در این زمان بومیها درگیر اسکان، جابهجایی، تهیه غذا و...پرندهنگرها میشوند. از سویی آنها با برگزاری جشنوارههای بومی و محلی صنایع دستی و غذای محلی خود را ارائه میکنند و این منبع درآمدی برای آنها محسوب میشود.»
حالا که با پرندهنگری آشنا شدید، شاید برایتان جای پرسش باشد که اگر خواستید به طور مبتدی این کار را انجام بدهید از کجا شروع کنید و چطور یک پرندهنگر بشوید. کشاورز در این زمینه میگوید: «سال 93که پرندهنگری را شروع کردم در شهرمان مکان رسمی و غیررسمی برای علاقهمندان وجود نداشت. اما در حال حاضر باشگاه رسمی پرندهنگری هفتحوض به کمک مهدی زارعی، علی مهدوی و من برای کار علمی و پژوهشی تأسیس شده است که علاقهمندان میتوانند با مراجعه به این باشگاه از آموزشها و برنامههای آن استفاده کنند. برنامههای مختلف آموزشی فردی و گروهی را برای امسال برنامهریزی کرده بودیم که کرونا تمام آنها را لغو کرد. تنها چند برنامه محدود دانشگاهی و برنامههایی که از طریق گروه تلگرامی و اینستا تدارک دیدیم درحال اجراست.»
بالأخره هر کاری سختیهای خودش را دارد حتی پرندهنگری. رفت و آمد بدون مشکل نیست. هزینه اقامت و خورد و خوراک هم هست. حتی حضور عوامل مداخلهگری که پرنده را فراری میدهند از جمله سختیهای کار پرندهنگرهاست. کشاورز میگوید: «باید قبل از طلوع آفتاب منطقه را شناسایی، خودمان را مخفی کنیم و دوربین را در محل مناسب قرار بدهیم. گاهی با آنکه همه این شرایط را فراهم میکنی، مشکلهای دیگری پیش میآید مثلا شکارچی یا گلههای گوسفند میآیند و پرنده را فراری میدهند. همچنین نزدیک شدن زیستگاه انسانها به حیوانها هم مشکل دیگری است.» فرو رفتن در گل، چسبیدن کنه به لباسها، تمام شدن آب و آذوقه، آسیبدیدگی، رویارویی با شکارچی، درگیری با افراد محلی و... هم از جمله مواردی است که در پرندهنگری ممکن است رخ بدهد.
مدیریت بومیها یا جوامع محلی کار بسیار سخت و زمانبری است تا آنها با محیطزیست و پرندهها آشنایی پیدا کنند. اما در صورتی که این اتفاق رخ بدهد آنها بهترین گزینه برای حفاظت از محیطزیست، پرندهها و حیوانها هستند. کشاورز در این زمینه میگوید: «مدیریت جوامع محلی متولی دقیقی و مشخصی ندارد شاید از جمله وظایف سازمان محیط زیست باشد اما تا امروز کاری در این زمینه انجام نشده است. هنگامی که برای پرندهشناسی میرویم بومیها ما را با دوربینها و لنزهای بلند میبینند کنجکاو میشوند و میپرسند در منطقهشان چهکار میکنیم. هنگامی که توضیحهای ما را میشنوند علاقهمند میشوند. چندین دوست در مناطق مختلف از این طریق پیدا کردهام. گاهی آنها هنگامی که شکارچی به منطقهشان میآید خبر میدهند و گاهی خودشان حفاظت از پرنده را به عهده میگیرند.» کشاورز معتقد است آموزش به روستاییان میتواند اتفاقهای خوبی را در این حوزه رقم بزند. او میگوید: «گاهی حتی بچههای محلی زیستگاه پرنده را خوب میدانند. هنگامی که عکس پرنده را نشان میدهیم راهنمایی میکنند. روستاییها به این دلیل که اطلاعات و دسترسی به زیستگاه دارند، با آموزش میتوانند به بهترین تورلیدرها تبدیل شوند و این امر به عنوان منبع درآمدیشان باشد.»
این روزها زندگی همه ما ماشینی است و کمتر زمان داریم که دل به طبیعت بزنیم و از مناظر طبیعی استفاده کنیم. کشاورز میگوید: «یک راه فرار از زندگی روزمرهمان پرندهنگری است. به عبارتی هم به دیدن طبیعت میرویم و هم پرندهنگری میکنیم.» برای اینکار میتوانیم از باغهای بزرگی مانند وکیلآباد و بوستان ملت کار پرندهنگری را شروع کنیم. او ادامه میدهد: « اگر کمی دقیقتر بشویم متوجه میشویم تمام پرندههای کوچک گنجشک و قمری نیستند. در سال 96 پژوهشی برای شناسایی گونههای گنجشک انجام دادیم. حاصل پایش سه سالهمان ثبت80گونه پرنده مختلف در شهرمان بود.» اگر بخواهید پرندهنگر بشوید میتوانید از ظرفیتهایی که بوستان ملت، پارک خورشید و باغوکیلآباد دارد شروع کنید.
به طور قطع دام و شکار دو واژه بد برای پرندهنگرها و حامیان محیطزیست و حیوانات است. کشاورز بهترین و بدترین خاطرههایش هم به همین موضوع برمیگردد. او میگوید که بیرون کردن شکارچیها از منطقه، برگرداندن آرامش به محیطزیست از جمله بهترین خاطرهها در پرندهنگری برایم محسوب میشود. در برخی موارد که نمیتوانیم با شکارچی برخورد کنیم موضوع را به محیط زیست گزارش میدهیم البته زمانهایی هم که تعدادمان زیاد بوده توانستهایم با شکارچی برخورد کنیم تا دستکم آن روز یک پرنده کشته نشود.